اولین محرم میوه شیرین زندگیم/3ماهه بودی عزیزم/
اینجا حاضرشدیم و میخواستیم بریم مراسم شیرخوارگان/روز 4 محرم/
اینجاتو گهواره علی اصغرگذاشتمت/ایشالله علی اصغر پشت وپناهت باشه عزیزدلم/
روز 7 محرم
روز عاشورا شهرستان مامان جون چون نذراونجابودی قندعسلم
ودر اخر این لباس رو عمه جون واست خریده بود ولی خیلی بزرگ بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی