عروسک من مرصادعروسک من مرصاد، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

عـــــــــــشق مامان و باباش

اشوکه شدن من و پسرگلم

1392/10/18 22:48
نویسنده : مامان رویا
298 بازدید
اشتراک گذاری

پسرخشگلم قندعسلم امروزباکوله باری اتفاق اومدم.پریروز از صبح زود رحمت الهی شروع به باریدن کرد.ازصبح زود بارون شروع شد و تا شب یکسره میبارید.چه بارون قشنگی بود.خدایاممنونتیم از این رحمت الهیییییییییییی

ولی متاسفانه تو این روزقشنگ تنها بودیم.بابایی که سرکاربود.مامان جون و اقاجون هم رفته بودن بیمارستان ملاقات پدربزرگم.عزیزدلم تو این روزقشنگ همش گریه میکردی فک کنم گوشت دردمیکرد چون همش دست به گوشت میزدی.قندعسلم ازبس گریه کردی مجبورشدم لباس گرم تنت کنم و بیرون ببرمت.که وقتی بردمت بیرون ازخوشحالی درد گوشت هم یادت رفتنیشخند

خشگل مامان بارون باز شروع به باریدن کرد و بدو بدو اومدیم داخل.ترسیدم عزیز مامان /دوراز جونش/سرما بخوره.

niniweblog.com

واما اتفاق ناگواری که دیشب افتاد

دیشب با بابایی و مامان جون رفته بودیم خرید.بعدازخرید که اومدیم خونه اقاجون.اقاجون زنگ زد که برید بیمارستان.تعجبتعجبمامان جون هول کرد یادش رفت بپرسه کی بیمارستانه.من خودم به اقاجون زنگ زدم اقا جون گفت خاله جون وهمسرش تصادف کردن.وای مامانی من شتابان به بابایی زنگ زدم بابابرسول اتفاق بدی افتاده بیا بریم بیمارستان.

بالاخره بابایی اومد و رفتیم بیمارستان.خداروشکر به خیرگذشته بود.شوهرخاله سالم بود ولی خاله جون متاسفانه پاش بدجورشکسته بود ولی بازم خداروشکر

خاله جون رو به یه بیمارستان مجهزتری انتقال دادن.مامان جون با امبولانس باخاله رفت

نازنین من تو رو اصلا تو بیمارستان نبردم.توماشین نشسته بودیم.فقط بابایی ومامان جون رفتن داخل.عزیزدلم تو  هم خستت شده بود خیلی بیقراری میکردی.الههی قربون بیقراری هات بشم.خاله جون پاش بدجورشکسته و باید پاشو عمل کنن و پلاتین بندازن

niniweblog.com

قربونت برم عزیزدلم

خاله های مهربون واسه خاله جونم دعاکنیدددددد

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان آيهان
18 دی 92 10:54
سلام مامان رويا مهربون خوبيد؟ممنون که به ما سرزديد.اول از همه اميدوارم حال خواهرتون زود خوب بشه .خدا پسرتو واست حفظ کنه .عزيزم براى آپلود عکس تو واگ از قسمت ارسال مطلب جدىد ميرى نوار بالاصفحه عکس يه درحته رو اون ميزنى بعد آدرس عکس رو ميدى خودش عکسو آپلود ميکنه بعد پيغام که داد باموفقيت آپلو شد گزينه درج رو ميزنى بعدمکه ارسالش ميکنى تو وبلاگاگه بازم سوالى داشتى خوشحال ميشم بتونم جواب بدم
مامان رویا
پاسخ
سلاممامان ایهان عزیز.مرسی.شماو ایهان جون خوبید؟خواهش میکنم.ممنون عزیزم انشااللههههههه.عزیز دلم من تمام این کارها رو انجام دادم ولی باز عکس نشون نمیده.ازطرف من ایهان جونموببوس
مامان آيهان
18 دی 92 10:57
راستى مامانى مرصادجون 5روز کوچيکتراز آيهانه
مامان محمد امين
18 دی 92 14:37
سلام؛ براي اين كه بدونيد واسه وبلاگتون چيكار كنيد، به وبلاگ من سر بزنيد.
مامان رویا
پاسخ
سلام مامان محمدامین عزیز.مرسی از محبتتون.چشم حتما.من با اجازه تون لینکتون کردم
كفشدوزك
18 دی 92 14:49
سلام دوستان وقتتون بخير و شادي لحظه هاتون گرم و پر از مهر ِ به گرمي يه پاپوش بافتني پشمي! آره پاپوش پشمي! اصلا كيه كه از پاپوش خوشش نياد؟ مخصوصا اگه پشمي باشه و پر از نقش و نگار رنگي رنگي ما براتون يه وبلاگ ساختيم! كه قراره توش رو پر كنيم از عكساي پاپوشاي دست بافت... شما ميتونين طرح مورد نظرتون رو انتخاب كنين رنگبنديش رو با سليقه ي خودتون انتخاب كنين و بعدش به ما سفارش بدين! زحمت بافتش رو هم يه تعداد از خانوماي با سليقه و حرفه اي كه به كار بافت سنتي حسابي واردن انجام ميدن! مواد اوليه اش رو هم خودمون با حساسيت ويژه اي از بهترين مواد تهيه ميكنيم! شما فقط ببينيد و بپسنديد! تازشم كلي براتون ايده ي قشنگ داريم كه مطمئنم خوشتون مياد! يكيشو يواشكي بهتون ميگم: ولنتاين نزديكه و ما داريم پاپوشاي عشقولانه ي زنونه مردونه براتون آماده ميكنيم! نمونه ي عكساش رو هم به زودي براتون ميزاريم! پس عجله كنيد! ديدنش كه ضرر نداره!
مامان رویا
پاسخ
سلام چشم حتما سرمیزنم.ممنونننننننن